ایرلاینهای مختلف همواره نهایت تلاش میکنند تا با ارائه بهترین خدمات از جمله امکان رزرو اینترنتی بلیط هواپیما، تخفیفهای ویژه، پروازهای چارتر و … به مسافران، جایگاه خود را در نظر آنها حفظ کرده و بر تعداد مشتریان و درآمد خود بیفزایند. مسافران باهوش نیز همیشه به دنبال بهترین پروازها با امکانات و خدمات خوب و قیمت مناسب هستند. بااینحال قیمت و کیفیت پروازها تنها به شرکتهای هواپیمایی بستگی ندارد.
برخی از عوامل خارجی وجود دارند که میتوانند قیمت بلیط، کیفیت پرواز و حتی تعداد پروازها را تحتتأثیر خود قرار دهند. یکی از این عوامل «تورم» است. دولت ما برای کاهش تأثیر این عامل بر قیمت بلیط هواپیما اقدام به اعمال سیاست کنترل قیمت کرده است. در ادامه قصد داریم تا شما را با قیمتگذاری دستوری بلیط هواپیما و پیامدهای ناشی از آن آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
قیمتگذاری دستوری و جایگاه آن در صنعت حملونقل هوایی
قیمتگذاری دستوری به زبان ساده یعنی تعیین قیمت توسط دولت به منظور مقرونبهصرفهتر کردن کالاها، خدمات و … برای مصرفکنندگان. این کار نوعی مداخله اقتصادی توسط دولت است که معمولاً برای کمک به هدایت اقتصاد کلان در جهت خاصی استفاده میشود. سیاست قیمتگذاری بلیط پرواز خارجی و داخلی در صنعت حملونقل هوایی یکی از ابزار مهم برای مدیریت درآمدها، جذب مشتری و حفظ رقابت در بازار محسوب میشود.
این امر از یک سو نقشی حیاتی در تعیین سودآوری شرکتهای هواپیمایی داشته و از طرف دیگر تأثیر مستقیمی بر دسترسی مسافران به خدمات هوایی با کیفیت دارد. دولت و نهادهای نظارتی قیمتگذاری دستوری بلیطهای هواپیمایی را بدون توجه به شرایط بازار، هزینههای شرکتهای هواپیمایی و عرضه و تقاضا اعمال میکنند. به این صورت که یک سقف یا کف قیمتی مشخص میشود و شرکتهای هواپیمایی ملزم به رعایت آن خواهند بود.
اهمیت صنعت هوایی در اقتصاد کشور
صنعت هوایی نقش مهمی در توسعه پایدار اقتصادی در ایران ایفا میکند. در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهای زیادی در صنعت حملونقل کشورمان بودیم. این صنعت علاوه بر تأثیر مستقیم در تسهیل تجارت و رشد گردشگری در ایجاد اشتغال، حمایت از صنایع دیگر و همچنین تسهیل در حملونقل فوری اقلام مهمی مانند دارو و مواد غذایی در شرایط ضروری تاثیرگذار است. با این وجود هنوز نمیشود نیاز به فناوریهای هوایی پیشرفته و به روز را در ایران نادیده گرفت. اگرچه مدل حملونقل هوایی در چند سال گذشته بسیار نسبت به قبل پیشرفتهتر شده؛ اما فرسودگی ناوگان، سرمایهگذاری ناکافی و نبود سیاستهای منسجم مانع بهرهوری کامل از این صنعت شده است.
ناوگان هوایی قدیمی و تحریمهای موجود باعث شده چالشهایی در صنعت حملونقل هوایی ایجاد شود. در عین حال برخی از اقدامات مانند تولید داخلی قطعات هواپیمایی یا جذب سرمایه خارجی میتوانند گام مؤثری در زمینه رشد پایدار این بخش باشند؛ بنابراین با این اصلاحات صنعت هوایی ایران نیز میتواند به یک موقعیت رقابتی مانند بیشتر کشورهای همسایه دست پیدا کند.
دلایل اعمال سیاست قیمتگذاری دستوری در ایران
صنعت هواپیمایی ایران مانند بسیاری از صنایع با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند؛ اعمال سیاست قیمتگذاری دستوری یکی از راهکارهایی است که دولت برای مواجهه با این مشکلات در پیش میگیرد. از جمله مهمترین مشکلات دولت میتوان به «نبود یک بازار آزاد برای این صنعت» اشاره کرد. عدم وجود رقابت سالم میان شرکتهای هواپیمایی و نبود فضای شفاف و باز برای تعیین قیمت بر اساس عرضه و تقاضا، دولت را به سمت تعیین نرخهای دستوری سوق داده است. دلایل دیگری که موجب اعمال این سیاست میشوند شامل موارد زیر میشوند:
- حمایت از مصرفکنندگان و اقشار کمدرآمد
- کنترل تورم
- مدیریت بحرانهای اقتصادی
- جلوگیری از انحصار
- تضمین دسترسی عادلانه به خدمات حملونقل هوایی
پیامدهای منفی قیمتگذاری دستوری بر صنعت هوایی و گردشگری
سیاست قیمتگذاری دستوری در صنعت هوایی و گردشگری آثار زیانباری بر جای گذاشته است. این ضررها نه تنها این صنعت بلکه مردم را هم تحتتأثیر خود قرار میدهند.
اگر چه دولت برای اعمال این سیاست، دلایل و توجیهات مختلفی همچون بهصرفه بودن آن برای قشر کم درآمد و مصرفکنندگان و ثبات اقتصادی میآورد؛ اما این کار ممکن است اثری معکوس داشته باشد. قیمتگذاری دستوری بلیط هواپیما در طولانیمدت باعث بروز مشکلات زیادی در صنعت هواپیمایی میشود که میتوانند باعث افت کیفیت کالا و خدمات موجود شوند.
کاهش تعداد و کیفیت پروازها
در ایام خاص سال مسافران برای خرید و رزرو اینترنتی بلیط هواپیما با مشکل نبود بلیط مواجه میشوند؛ به همین دلیل مجبور میشوند از یک الی دو ماه قبل اقدام به خرید بلیط کنند که این کار نیز به دلیل احتمال بروز مشکلات مختلف، کنسلی سفر و از این قبیل موارد بسیار دشوار است.
از سوی دیگر تأخیرهای پروازی و کاهش کیفیت خدمات پرواز نیز در برخی از ایرلاینها مشاهده میشود. تمام این مشکلات ناشی از اعمال سیاست قیمتگذاری بلیطهای هواپیمایی است. این سیاست موجب میشود ایرلاینها درآمد کافی برای ارتقای کیفیت خدمات و تأمین هزینههای جاری خود نداشته باشند.
افزایش هزینهها و کاهش قیمتها
مشکل دیگر، فرسودگی هواپیماها است. بیش از ۴۲ درصد هزینههای یک ایرلاین صرف هزینههای تعمیر و نگهداری هواپیماها میشود و مابقی هزینهها را نیز بیمه، خدمات فرودگاهی و … تشکیل میدهند. نکته مهم این است که قطعات هواپیماها اغلب خارجی هستند و باید به دلار خریداری شوند. به همین علت افزایش قیمت دلار و تورم تأثیر خود را به یک باره روی قیمت بلیط پرواز خارجی و داخلی میگذارند.
این افزایش هزینه در حالی است که شرکتهای هواپیمایی به دلیل قیمتگذاری دستوری نمیتوانند قیمت بلیطها را افزایش دهند و ناچار میشوند بخشی از هزینههای خود را کاهش دهند. این مسئله در نهایت موجب بر هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا، کاهش تعداد پروازها، کاهش تعداد مسافران و زمینگیر شدن هواپیماها خواهد شد.
مهاجرت خلبانان و پرسنل پرواز
یکی دیگر از پیامدهای قیمتگذاری دستوری این است که ایرلاینها نمیتوانند هزینه حقوق کارکنان پرواز خود را پرداخت کنند. کاهش حقوق و دستمزد پرداختی پرسنل، مزایای کمتر خلبانان و عواملی از این قبیل موجب میشوند کارکنان این صنعت بهخصوص خلبانان که تقاضای زیادی در کشورهای دیگر دارند به سایر کشورها از جمله قطر، امارات و عمان مهاجرت کنند.
در نتیجه ما شاهد کاهش نیروی متخصص و ماهر و افزایش هزینههای آموزش به نیروهای جدید در صنعت هواپیمایی خود خواهیم بود. این مسئله نشان میدهد که سیاست قیمتگذاری دستوری نه تنها کمککننده نیست؛ بلکه موجب ضرر و زیان زیادی نیز میشود.
فروش بلیط در بازار سیاه
دولت قصد دارد با سرکوب قیمت بلیطها در شرایط تورمی از تورم صنعت حملونقل هوایی جلوگیری کند؛ اما همانطور که گفته شد افزایش تورم به معنی افزایش هزینهها برای شرکتهای هوایی بوده و عدم افزایش قیمت بلیط میتواند موجب ضرر زیاد آنها شود.
هنگامی که برای بلیط پروازهای داخلی و خارجی سقف قیمت تعیین میشود، چارتر کنندهها به فروش بلیطها در بازار سیاه اقدام میکنند. از آنجا که هیچگونه نظارتی نیز بر این بلیطفروشی در بازار سیاه وجود ندارد مقدار زیادی رانت به جیب دلالان سرازیر میشود.
چالشهای ساختاری، وابستگی شدید به دولت و سرمایهگذاری ناکافی موجب شده تا صنعت هوایی ما نسبت به کشورهای همسایه مانند قطر، ترکیه و امارات افت بسیار شدیدی داشته باشد. این افت و عقبماندگی باید به وسیله اصلاحات گسترده در حوزه زیرساختی، مدیریت، قوانین و سیاستگذاری رفع شود تا بتوانیم به سوی توسعه پایدار و افزایش بهرهوری حرکت کنیم.
بااینحال سیاست قیمتگذاری دستوری با این که برای برطرف کردن این مشکلات اعمال شد؛ اما پیامدهای آن نشان میدهند که نتوانسته به این هدف دست یابد.
قیمتگذاری دستوری بلیط هواپیما واقعا دردسر ساز شده! هر بار که میخوام سفر برم، باید کلی دنبال بلیط بگردم و قیمتها هم که هر روز تغییر میکنه. این همه دردسر برای چیه؟ مگه نمیشه یه سیستم درست و حسابی برای تعیین قیمت بلیط داشت؟
کاملاً موافقم. قیمتگذاری دستوری در صنعت هواپیمایی مشکلات زیادی ایجاد کرده است. نوسانات قیمت، کمبود بلیط، و عدم شفافیت در تعیین قیمتها، هم برای مسافران و هم برای شرکتهای هواپیمایی دردسرآفرین است. یک سیستم قیمتگذاری مبتنی بر عرضه و تقاضا، میتواند به افزایش رقابت، کاهش قیمتها در بلندمدت و بهبود کیفیت خدمات کمک کند. همچنین، شفافیت در تعیین قیمتها، به مسافران کمک میکند تا انتخابهای آگاهانهتری داشته باشند.